عدالت نیوز

ساخت وبلاگ

سیاست‌زدگی آفت شوراها

طی دهه گذشته شوراها بعنوان سمبلی از مردم سالاری دینی در کشور جایگاه ویژه ای را در میان توده های مردم کسب کرده است. شاید یکی از علت های موفقیت این نهاد در انجام وظایف تعریف شده اش این است که از سیاست بازان فاصله گرفته و اولویت کاری خود را بر پیگیری و تحقق خواسته های رفاهی شهروندان قرار داده است.

تجربه تلخ سیاسی شدن شوراها در دور اول نشان داد که سیاسی کردن شوراها چیزی جز تلف کردن وقت و سرمایه کشور نخواهد بود و سیاسی شدن شوراها ضرورت وجودی این نهاد مردمی را بی اثر و آن را به عنصری سیاسی مبدل می کند که اولویت اول آن تامین منافع جریانهای سیاسی خواهد بود نه خواسته مردم. البته این به این مفهوم نیست که حضور سیاست مداران باتجربه در شوراها الزاما این نهاد را سیاسی می کند بلکه منظور این است که سیاسی کردن شوراها این نماد مردم سالاری دینی را تخریب و از مسیر اصلی و قانونی خود منحرف می کند و آن را به محلی برای تسویه حساب گروه‌های سیاسی مبدل می کند که بزرگترین آفت برای شورا ها و تضییع حقوق شهروندان خواهد بود. البته این حرف بنده با اصل یکصدم قانون اساسی و قانون شوراها نیز تطابق دارد زیرا در قانون مربوط به شوراها نیز ذکر شده است که نهاد مردمی شوراها باید تشکلی غیر سیاسی و محلی برای حل مشکلات شهر از جمله بهداشت، آموزش، حمل و نقل و امور رفاهی مردم باشد. همچنین تجربه دیگر کشورها که دارای نهادهای مردمی مشابه شوراهای ایران هستند دلالت بر این موضوع دارد که اساسا شوراها جای پیگیری مشکلات شهر و شهروندان است نه یک کلوپ سیاسی.

در عین حال نباید از نظر دور داشت که شورای شهر نیازمند حضور مدیرانی باتجربه و خدمتگزار است که بتوانند توانایی نظارت و کنترل بر نهادی ثروتمند و قدرتمند همچون شهرداریها را داشته و در مقابل هجمه های سیاست بازان و سودجویان سر تعظیم و تکریم فرود نیاورند. پس رسالت جدی بر دوش شهروندان است تا با انتخابی درست مسیر شورای آینده را ریل‌گذاری کرده و این نهاد مردمی را از انحراف و لغزش از اصول تعریف شده در قانون اساسی باز دارند.

نکته دیگری که بایستی مورد توجه قرار گیرد این است که شهروندان نباید تنها به ظاهر چهرهای معروف بسنده کرده و آنان را انتخاب نمایند بلکه میزان کارآمدی و توانایی آنان در دفاع از حقوق شهروندی و نگاه آنان به مدیریت شهری را نیز مد نظر قرار داده و سکان کلان شهری بزرگ همچون تهران را به آنان بسپارند.
*خبرنگار ارشد در امور بین الملل

عدالت نیوز...
ما را در سایت عدالت نیوز دنبال می کنید

برچسب : غرقی, نویسنده : حمید رضا آجیلیان تهرانی hamid001 بازدید : 123 تاريخ : 18 / 2 / 1392 ساعت: 13:47

نویسنده : حمید رضا آجیلیان تهرانی

در ماه های پایانی دولت احمدی نژاد شاهد اظهار نظر های زیادی درباره دولت هستم ؛که بر باب انتقاد جهت بهره برداری سیاسی انجام میگیرد .

این انتقاد ها که بعضا از سال ۸۹ با ادعا اینکه در دولت جریان انحرافی وجود دارد شروع شد ولی مخالفان دولت تا به الان سند مناسبی دال بر اینکه همچین جریانی در دولت وجود دارد را ارائه نکرده اند

اگر مروری بر پرونده دولت دهم بشود بی شک به این نتیجه می رسیم که عملکرد دولت در بیشتر موارد قابل قبول بوده ولی اگر ضعفی هم دیده شود دو عامل مهم را در آن نمی توان بی تاثیر دید ۱-تحریم ها ۲-فشار سیاست مداران داخلی

۱-اگر درباره بحث تحریم ها بخواهیم صحبتی کنیم باید اول درباره پرونده صلح آمیز هسته ایی صحبت شود یا بهتره بگوییم چرا در زمان ریاست دکتر محمود احمدی نژاد تحریم ها به اوج خودش رسید؟برای جواب این سوال بهتره به زمان قبل دوره نهم باز گردیم یعنی زمان اصلاحات زمانی که خاتمی با سیاست غلط و ضعف پذیر به نوعی دستمال به دست غربی ها شد تا جایی که نیروگاه نطنز به طور کامل در زمان اصلاحات بسته شد که در این مورد بزرگترین خیانت به ملت ایران همین کار بود یعنی احمدی نژاد باید در زمان ریاستش به گونه ایی عمل میکرد که ضعف های دولت قبلی هم جبران میکرد که این حرکت باعٍث فشار شدید غرب به ایران شد که با همت و صبر ملت شریف ایران این مشکلات هم سریعا حل میشود

۲-فشار سیاست مدار های داخلی به دولت: اگر بخواهیم منتقدان دولت رو به چند قسمت تقسیم کنیم ۱-سیاست مدارهایی که با تخریب دولت قسط گرفتن امتیاز دارند۲-بخشی از روحانیت که دچار سو تفاهم و دچار برداشت غلط مباحٍث و خط فکری دولت شدند ۳-تمامی افرادی که پرونده فساد مالی شان توسط محمود احمدی نژاد برای ملت افشا شد و...

اگر واژه جریان انحرافی رو مورد تحلیل و برسی دقیق قرار دهیم متوجه میشویم که این جریان برای اولین بار از زبان هاشمی رفسنجانی به دولت دهم گفته شد که البته فقط نام جریان انحرافی نبود بلکه هاشمی رفسنجانی احمدی نژاد رو با اشخاصی مانند بنی صدر هم مثال میزد که بعدا به صورت هدف دار بر سر زبان دیگر مخالفان دولت افتاد که این اتهام از سوی مخالفان دولت بدون هیچ سندی ارائه شد

دکتر محمود احمدی نژاد با تاکید بر سرلوحه قراردادن و زنده کردن اصول و مبانی انقلاب اسلامی؛ تحول جدیدی را در جهت مخالفت با نظام سلطه آغاز کرد که برگرفته از تکلیف محوری بر اساس آرمان های امام ره و انقلاب تعریف شده و با تداوم رویکرد انقلابی شعار خروج از «انفعال سیاسی» را آغاز کرد و در این راستا بی شک رهنمود ها و حمایت های رهبر فرزانه انقلاب از دیپلماسی هسته ای دولت نهم که جهت محوری را بر تحقق دستاورد های دانش هسته ایی داشته است توانست نظام سلطه را به سمت رویکرد انفعالی بکشاند .

اصل سیاسی حاکم بر دیپلماسی دولت اصلاحات که از آن به عنوان «دیپلماسی خندان خاتمی» یاد می شود، پذیرفتن بی قید و شرط آمریکا به عنوان ابر قدرت جهانی بود و موفقیت دولت را بر اساس میزان نزدیکی و یا دوری با غرب ارزیابی می کردند و با شعار «تنش زدایی انفعالی» خواهان توقف توسعه دانش هسته ایی بومی با هدف جلب رضایت کاخ سفید و از سرگیری روابط با آمریکا شدند در حالیکه رهبر معظم انقلاب در دیداری به مناسبت هفته دولت با رئیس جمهور و اعضای کابینه «اعاده عزت ملی و استقلال حقیقی» را از اقدامات تحسین برانگیز دولت نهم دانست و فرمودن «این دولت در تعاملات جهانی،وفاداری به گفتمان انقلاب را افتخار خود می داند و روند بسیار خطرناک غربزدگی و گرایش های سکولاریستی را که متاسفانه در حال نفوذ در بدنه مدیریتی کشور است را سد کرده است»

دولت خاتمی با امضاء «توافق نامه پاریس» باعث شد نه تنها حامیان نظام سلطه توسعه دانش هسته ای بومی صلح آمیز را به رسمیت نشناسند بلکه به طور کامل خواهان توقف کامل فعالیت های غنی سازی شوند، در حالیکه دولت احمدی نژاد با وجود اینکه درصد غنی سازی را افزایش داد و پروتکل الحاقی را نیز اجراء نکرد توانست اقتدار نظام را به مرحله ای رساند که هر روز شاهد انعکاس صدا های مختلفی از درون آمریکا مبنی بر ضرورت پذیرش ایران هسته ایی شنیده می شود.

عدالت نیوز...
ما را در سایت عدالت نیوز دنبال می کنید

برچسب : آجیلیان تهرانی ,احمدی نژاد,خاتمی, نویسنده : حمید رضا آجیلیان تهرانی hamid001 بازدید : 268 تاريخ : 18 / 2 / 1392 ساعت: 13:41

 

حبیب‌الله عسگر اولادی رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری طی یادداشتی در روزنامه رسالت نوشت؛ آمریکایی‌ها به دلیل حمایت از رژیم مستبد شاه و مشارکت در کشتارهای بی‌رحمانه عمال شاه در سال‌های 56 و 57 در ذهن مردم ایران جایگاه خوبی ندارند.

آمریکا به دلیل مداخلات غیر قانونی در امور داخلی ایران بویژه در نهضت ملی شدن صنعت نفت مورد تنفر ملت ایران می‌باشد؛ آنها فقط را طریق استقرار یک حکومت مستبد و وابسته در ایران امکان بازگشت خود به تهران را مورد مدافع قرار می‌دهند. به همین دلیل طی سه دهه گذشته هر آنچه که از دستشان بر می‌آمده برای براندازی نظام جمهوری اسلامی دریغ نکرده‌اند. برخی فکر می‌کنند روابط و مناسبات تهران- واشنگتن از زمان اشتغال لانه جاسوسی آمریکا وارد حمله پیچیده و بغرنج خود شده، این داوری غلط است.

انقلاب که پیروز شد به آمریکایی‌ها گفته شد میلیاردها دلار پول که شاه به عنوان خرید سلاح به شما داده با پولش را پس بدهید یا سلاح خریداری شده را تحویل دهید. آنها با زورگویی گفتند نه پول را می‌دهیم و نه سلاح را بعد هم رفتند دنبال براندازی در ایران از طریق تجهیز منافقین و لیبرال‌ها و اغتشاش در کردستان و گنبد و بلوچستان و ... سپس وقیحانه شاه را پناه دادند و اموال غارت شده ملت توسط دربار پهلوی را برنگرداندند. طبیعی است با قهر ملت در 13 آبان سال 58 روبرو شدند و لانه فساد آنها توسط دانشجویان پیرو خط امام (ره) تسخیر شد.

آمریکایی‌ها به جای درس آموزی و عبرت از مناقشات فی‌مابین باز بنای خصومت نهادند، با آنکه تدبیر شده بود با آزادی گروگان‌ها و توافق تحت عنوان قرارداد الجزایر روابط دو کشور عادی شود اما باز کسانی در واشنگتن مسیر دیپلماسی خارجی آمریکا را از ریل عقلانیت خارج کردند و با تجهیز و تمهید صدام و چند کشور عربی نگون بخت، جنگ تحمیلی را برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی تدارک دیدند.

امروز استراتژیک‌های آمریکایی حیرت زده نگاه می‌کنند که از میان این همه توطئه و دسیسه و نیرنگ و بدخواهی علیه ملت، نظام در ایران مستقر است که به لحاظ استحکام نه تنها نیرومندتر از همیشه است بلکه الهام بخش نهضت‌های رهایی بخش در جهان اسلام و نیز حتی جوامع دیگر و بویژه جوامع سرمایه‌داری است.

آنها حیرت زده پیشرفت‌های عظیم ایران را می‌بینند و اشتیاق ملت ایران در فتح قلل علمی و فناوری‌های نوین را شاهدند و باز بر طبق رشک، حسد، کینه توزی و خصومت ورزی می‌کوبند. جالب اینجاست در اوج این دشمنی‌ها دست دوستی برای برقراری ارتباط هم دراز می‌کنند.

ما معتقدیم آن دست دوستی که دراز می‌شود نماد عقلانیت هئیت حاکمه آمریکاست و آن دست خائنانه و کینه ورزانه‌ای که هر روز بر طبل خصومت با ملت ایران کوبیده می‌شود نماد جهل و غفلت سردمداران آمریکا که عمدتا توسط صهیونیست‌ها تجهیز و تمهید می‌شود.

آمریکا در مواجهه با دولت و ملت ایران دچار تناقضات فاحش است و این دستگاه دیپلماسی واشنگتن را به زحمت انداخته است. این تناقض به گونه‌ای بود که در اواخر حیات حضرت امام (ره) در قضیه مک فارلین تا آنجا پیش رفتند که درست یک سال یک زلزله 10 ریشتری را در ارکان دیپلماسی خود پدید آوردند بی آنکه بتوانند آسیبی به ملت ایران بزنند.

رهبر انقلاب صادقانه شنبه گذشته فهرست شروط ایران را برای گفتگو و مذاکره بیان کردند. این فهرست همان است که در قرارداد الجزایر آمده،لاکن آمریکایی‌ها آن را عملا نپذیرفتند و حتی زیر پای غرور خود له کردند. مقام معظم رهبری حتی راهبرد منطق گفتگو با ملت ایران را شفاف بیان کردند اما آمریکا به دلیل «تقلب در گفتگو» از درک این منطق عاجز است.

رهبر معظم انقلاب فرمودند:

-آمریکایی‌ها دست از زورگویی و شرارت بردارند

-به حقوق ملت ایران احترام بگذارند

-در امور داخلی کشور دخالت نکنند

-از فتنه گران در ایران حمایت نکنند و از آتش افروزی در منطقه پرهیز کنند.

-نظام مقدس جمهوری اسلامی را به رسمیت بشناسند.

اینها جز شروط اولیه مذاکره با ایران است اگر نشانه‌هایی از پذیرش این شروط در رفتار دیپلماسی آمریکا بروز کند، طبیعی است راه برای گفتگو باز می‌شود.

رهبر معظم انقلاب فرمودند:«نظام اسلامی و ملت ایران بر عکس آمریکایی‌ها اهل منطق هستند، اگر از طرف مقابل حرف و رفتار منطقی ببیند به آن پاسخ مناسب می‌دهند.»

آمریکایی‌ها دم از گفتگو با ملت ایران می‌زنند اما رفتاری که دارند عکس این درخواست است، اینکه به دروغ ایران را متهم به دستیابی به سلاح هسته‌ای کنند و مانع پیشرفت ملت ایران شوند، اینکه اموال ایران را همچنان بلوکه کنند و در راه رابطه مالی و اقتصادی مردم ایران با جهان اخلال کنند، اینکه از ضد انقلاب حمایت کنند و بنای فتنه گری در اوضاع داخلی ایران داشته باشند و یا تعدادی از سناتورهای آمریکایی با سران منافقین- آنان که دستشان تا موفق به خون ملت ایران در جنایات تروریستی آغشته است، در پاریس مذاکره و تجدید دوستی می‌کنند، با شرایط گفتگو نمی‌خواند.

آمریکایی‌ها نباید به سمتی بروند که غیرت ملی را در دفاع از استقلال و شرف و حیثیت جمهوری اسلامی تحریک کنند، این تحریکات باعث می‌شود ملت ایران در 22 بهمن یکپارچه فریاد مرگ بر آمریکا سر دهند و هر سال پرشورتر، باشکوهتر و با صلابت‌تر در راهپیمایی عظیم وفاداری به اسلام و انقلاب و ولایت فقیه شرکت کنند.

به نظر می‌رسد راه برون رفت از شرایط فعلی که امکان برقراری مذاکره نیست، این است که تعدادی از فرهیختگان و خرد ورزان آمریکایی از فرصت پیش آمده و فضایی که رهبری معظم انقلاب اسلامی به وجود آورده‌اند استقبال و حداکثر حسن استفاده را به عمل آورده و با تلاش هدفمندی و ارتباط با سران دولت و هئیت حاکمه آمریکا موجبات تحقق شرایط مطرح شده از سوی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای را فراهم نمایند.

عدالت نیوز...
ما را در سایت عدالت نیوز دنبال می کنید

برچسب : حبیب‌الله عسگر اولادی, نویسنده : حمید رضا آجیلیان تهرانی hamid001 بازدید : 128 تاريخ : 30 / 1 / 1392 ساعت: 2:00

من نمي دانم که عمر زمين چقدر است و چه روزي قرار است انسانها و حيواناتي که ما مي شناسيم آخرين روز زندگيشان را روي زمين بگذرانند. اصلاً نمي دانم که قرار است که فقط همين جا نابود شويم يا ممکن است که يک تعدادي هم کوچ کنيم و برويم کره ماه يا مريخ يا يک جای گرد ديگر زندگي کنيم. اصلاً نمي خواهم که بدانم. نه اينکه از آينده وحشت داشته باشم بلکه دانستن اينکه يک روزي اين سيستمي که ما به آن مي گوييم زندگي قرار است تمام بشود بسيار نااميد کننده است! من بهشت و جهنم را همينجا مي خواهم. من روز حسابرسي نمي خواهم! من بعد از مرگم عمر جاودان نمي خواهم که يا در آتش مجازات گناهانم تا ابد بسوزم يا بابت اعمال شايسته ام در بهشت برين شبها و روزهاي بي پايان را درجويهاي روان از شير و عسل شنا کنم يا درختان بهشتي انگورها و انارهايشان را به من تعارف کنند! اصلاً اين انصاف نيست که من بابت يک عمر 50-60 يا 70 ساله تا ابد تنبيه يا تشويق بشوم! اگر همه چيز همينجا تکليفش روشن شود آنوقت ديگر کسي نمي تواند به من بگويد که زندگي ام بي هدف بوده! جداً چه کسي مي تواند بگويد که پروفسور حسابي يا توماس اديسون يا مادر ترزا زندگيشان بي هدف بوده است و فقط و فقط در روز حسابرسي بزرگ خواهد بود که زندگي اين افراد معني دار خواهد شد؟ چه لذتي ازين بهتر که در زمان حياتت به بار نشستن آرزوهايت را ببيني؟ کسي که براي چنين اهدافي تلاش مي کند که احتياجي به تعريف و تشويق و انار و عسل ندارد! حتي آنها که بد بودند هم همينطور! مگر آدولف هيتلر براي ميليونها نفر سمبل بدي و شرارت و جنايت نيست؟ مگر نه اينکه در پناهگاه زير زميني اش با ترس و وحشت خودکشي کرد؟ خوب اين آدم ديگر چه نيازي به تا ابد سوختن در آتش دارد؟
من دوست دارم که زندگي تمام نشود. نه زندگي من بلکه اين سيستم را دوست دارم که در جريان بماند. شايد بد نباشد که بعد از مردنم شکل چيز ديگري بگيرم اما آن را هم نمي خواهم! اين بدن فيزيکي که من که چه بخواهم و چه نخواهم بخشي از زمين خواهد شد. حتي اگر بسوزاننم نيز بازهم خاکستري خواهم شد که توي هوا و دريا گم نخواهد شد. روحم نيز دوست ندارم در بدن ديگري جا بگيرد چون آنوقت دوباره زندگي تکرار مي شود و تغيير نمي کند.
 شايد ما تا بياييم بفهميم که يا زندگي قبل از ما در کرات ديگر وجود داشته يا نه عمر زمينمان تمام شود وشانس بياوريم و فقط تعدادي از ما بتوانند به کره ي ديگر فرار کنند و آنوقت تا بيايند بساط اوليه زندگي را تهيه کنند آنقدر طول بکشد که کسي حالا حالاها نتواند به تحقيق درباره زمينيها برسد و ما نيز به جرگه فراموش شدگان بپيونديم. آنوقت يک روزي آن مريخيها سفينه مي سازند و نيل آرمسترانگشان اولين قدم را (به خيال خودش) روي کره زمين مي گذارد و مردم جشنها مي گيرند ومشتي خاک ما را با خودشان مي برند و تحقيقات از سر مي گيرند که آيا زمين قابل سکونت هست؟ يا روي زمين آب پيدا مي شود؟ آيا زمين قابل کشاورزي است؟
کسي چه مي داند!
عدالت نیوز...
ما را در سایت عدالت نیوز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : حمید رضا آجیلیان تهرانی hamid001 بازدید : 138 تاريخ : 28 / 1 / 1392 ساعت: 18:50

راهنمایی بنام

- بسیاری از سه گانه تفكر – فرهنگ – تمدن نام برده اند. زنجیره ای كه هر پدیده و واقعه و تحول انسانی و اجتماعی را می توان در ذیلش تحلیل كرد.

احتمالا این نگاه را ابتدا دكتر فردید در محاضراتش طرح كرده و بعد در كتاب دكتر داوری مكتوب و منتشر شده و بعدها بسیاری از شاگردان و حواریون این حلقه به نام خود یا با رعایت كپی رایت، رواج داده اند.

باید پذیرفت در دوره‌ای كه به مقتضای توسعه اقتصادی؛ سطحی نگری و تفكر شعارزده‌‌ی پوچ در جامعه ایران ترویج می‌شد؛ این رویكرد بسیار مفید و نجات بخش بود.
نگرشی كه اذهان را به مبانی نظری و ریشه های فكری هر پدیده‌ای متوجه می‌كرد و با ترسیم پیوند پیچیده‌ تفكر و فرهنگ و تمدن از گلاویز شدن با پدیده‌های تمدنی و غفلت از سرچشمه پرهیز می‌داد.

سید مرتضی آوینی - كه آن زمان هنوز شهید آوینی نشده بود- از كسانی بود كه بیشترین نقش را در فراگیری این نگاه لااقل در بخشی از سربازان فرهنگی و فكری انقلاب ایفا كرد.
در حالی كه برخی تریبون‌ها و قرارگاه‌ها به شدت در حال مصادره گفتمان "تهاجم فرهنگی" به نفع تفكر ظاهرگرا، نتیجه زده و سیاست زده بودند، آوینی یك تنه در میانه ایستاده بود و راه را نشان می‌داد.

لب كلام این بود كه نمی‌توان ساده‌ لوحانه همه‌ محصولات تمدن غرب را پذیرفت و به همه‌ی نهاد‌ها و ساختارهای سیاسی و اجتماعی و حقوقی و... آن گردن نهاد و بعد ادعای استقلال سیاسی و مبارزه جهانی با استكبار و مقابله با تهاجم فرهنگی كرد.
غرب یك مجموعه به هم پیوسته بود و اگر از انسان یا خدا یا طبیعت یا... حرف می‌زد كه ما هم نامشان را در فرهنگ لغاتمان داشتیم، فقط اشتراك لفظی بود و تعبیر واحد از موضوعات متفاوت.

برخلاف بعضی دیگر كه سال‌ها پس از شهادت آوینی به یاد حرفهای او افتادند و خود را و دیگران را به عمل زدگی و سطحی نگری متهم كردند و این بار از راه ترویج تعمّق و تفكّر به هدر دادن و منحرف كردن نیروهای حزب اللهی مشغول شدند، آوینی همواره مرد فكر و اقدام و علم و عمل بود.

حرف هایی كه امروز بعضی از شیفتگان كار تئوریك و علمداران اپیستمولوژی و گفتمان و رویكرد و بازكاوی و خوانش و سنت - مدرنیسم و... با هزار اهنّ و تلپ و بسیار قلمبه سلمبه تر از آنچه هست تكرار می كنند، آوینی سالها پیش از اینان از هاضمه‌ی قدرتمند تفكر خود گذرانده بود وبه ساده ترین بیان در مقلات "توسعه و مبانی تمدن غرب" بازگفته و بدان هشدار داده بود.

امّا حتی این هوشمندی و پیشتازی فرهنگی نیز"ویژگی" او نبود.
او مثل بسیاری از دیگران باور نداشت كه "ان تنصروا الله ینصركم" یا "الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا" را باید در ذیل برخی تفكرات فلسفی یا عرفانی به فراموشی سپرد و عمل را به بهانه فكر، و واجبات و محرمات را به بهانه‌ی نگاه فلسفی و عرفانی واگذاشت.

به قول میرشكاك او جامع شریعت و طریقت بود اگرچه خود هیچگاه به چنین ادبیاتی دامن نمی‌زد و اگر هم از مفردات واژگانی دیگر نحله‌های فكری در نوشته‌هایش بهره می برد طعم و لحن گفتارها و نوشتار‌هایش منحصر به فرد بود.

شریعتی هم كه آوینی به آن التزام داشت در نماز و روزه وحج خلاصه نمی‌شد- اگر چه مشهور به نمازهای اول وقت و قنوت‌های گرم بود- او برخلاف بسیاری از مدعیان امروزی تفكر دینی و علمداران تقابل سنت و مدرنیسم كه فرق بوی باروت با عطر تیروز را تشخیص نمی‌دهند بارها و بارها در میدان جنگ و خط مقدم حضور یافته بود و مانند بسیاری از حضرات كه سخنرانی در فلان پادگان یا فعالیت در فلان واحد تبلیغات در اهواز(زیر كولر گازی) را "جبهه رفتن" می‌نامیدند و چه بسا بیش از او سابقه جبهه داشتند، جهاد را تجربه كرده بود و با مرگ روبه‌ رو شده بود.

"امر به معروف و نهی از منكر" را هم به بهانه حوالت تاریخ یا اقتضائات تكنولوژی تعطیل نكرده بود.
و مطالبه حق مستضعفان را به بهانه‌ی مطالعه مبانی فكری مستكبران وانگذاشته بود. پیش از آنكه "توسعه و مبانی تمدن غرب را بنویسد، "بشاگرد" را ساخته بود و بعد از آنكه "آئینه جادو" را نوشت "سراب" را ساخت.

پدرش می‌گوید: "یك روز زمستان وقتی از دانشكده به خانه آمده بود پرسیدم پالتویت كجاست؟ گفت: دادم به كسی. از این كارها زیاد می‌كرد."

جامعه‌گرایی و عدالتخواهی او نیز البته با برخی مدعیان متفاوت بود.
بعضی دوستانش می‌گویند در سالهای جوانی آنچنان در خلوت معنویش غرق شده بود و به حركت‌های چپ دانشجویی بی‌اعتقاد بود كه ما را ناامید می‌كرد. ولی ویژگی آوینی در این بود كه برخلاف مدعیانی كه از جامعه و عدالت و جنگ فقر و غنا و... شروع كردند و بعد از سال‌ها از دین باطنی و اسلام معنوی و عرفان لائیك و معنویت منهای دین سر در آوردند و به خدمت سرمایه‌داری و نظم نوین جهانی مشغول شدند؛ او از معنویت آغاز كرد و از عدالت سربرآورد و مرحله به مرحله هم در معنویت و هم در آرمان‌خواهی‌اش عمیق‌تر و وسیع‌تر شد و از نینوا تا گوراژده و از سال 61 هجری تا آستانه هزاره سوم میلادی را مثل كف دستش می‌شناخت. نه در حسرت دیروز و نه در انتظار فردا؛ امروز خود را و "حال" خود را توجیه نكرد و آرمانخواهی، معنویت جویی و عمل‌گرایی را لازم وملزوم دانست.

امروزه البته بسیاری او را فقط در شاهكارهایی چون "فتح خون" یا "آیینه جادو" خواهند محصور كرد و بسیاری امیدوارند كه او را هم شاگردی از شاگردان فردید یا عارفی از قماش معنویت گرایان تكلیف گریز معرفی كنند.
اما او هنوز در میانه ایستاده است و راه را نشان می‌دهد و نه فقط هدف را و پس پریروز را و پس فردا را!

عدالت نیوز...
ما را در سایت عدالت نیوز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : حمید رضا آجیلیان تهرانی hamid001 بازدید : 121 تاريخ : 28 / 1 / 1392 ساعت: 18:40

نویسنده : حمید رضا آجیلیان تهرانی

پس از رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ؛سکاندار هدایت انقلاب اسلامی در اولین سخنرانی شان از آرمان های والای امام گفتند و فرمودند:«ما با خدا پیمان بسته ایم راه امام خمینی را که راه اسلام و قرآن و راه عزت مسلمین است دنبال کنیم و از هیچ یک از آرمان هایی که به وسیله امام ترسیم شده؛چشم پوشی نخواهیم کرد»

به تعبیر رهبر معظم انقلاب؛هنر بزرگ امام و انقلاب او؛ارایه یک اندیشه و مکتب فرهنگی و سیاسی نو بود که هویت حقیقی جمهوری اسلامی ایران؛مبتنی بر این تفکر و اندیشه فرهنگی و سیاسی است و امروز مهمترین وظیفه؛انتقال سالم مکتب امام به نسل های آینده است. اندیشه های نابی چون دفاع از جامعیت اسلام؛اصل ولایت فقیه؛سیاست نه شرقی و نه غربی؛عدالت طلبیِ؛حمایت از مستضعفان،ظلم ستیزی واستکبارزدایی و وحدت جهان اسلام.

نگرش امام خمینی ره به هویت ایرانیان ناشی از جهان بینی تشیع بود و تلاش ایشان برای احیای همین امر همراه پذیرش  بخش های مقبول فرهنگ ملی تبیین شدنی است.روح چنین دیدگاهی تکیه بر استقلال ایران با اجرای تعالیم تشیع است که از این رهگذر می توان هویت صحیح ایرانی اسلامی را به دست آورد و از گم شدگی و بی هویتی نجات یافت:«هیچ ملتی نمی تواند استقلال پیدا کند الا این که خودش را بفهمد . مادامی که خودشان را گم کردند و دیگران را به جای خود نشاندند، استقلال نمی تواند پیدا کنند ... این گمشده خودتان را پیدا کنید،گمشده شما خودتان هستید»

از دیدگاه ایشان حرکت به سمت غرب، از دست دادن هویت اصیل خود و خروج از صراط مستقیم تبیین شده از منظر اسلام منجر می شود . از سوی دیگر ایشان ضمن نفی راه غرب،از شرق ملحد نیز تبری می جوید و با بهره جستن از تعالیم اسلامی در قرآن تحت عنوان «لاشرقیه و لاغربیه» شعاری محوری با عنوان «نه شرقی ، نه غربی ،جمهوری اسلامی»طراحی می کند. این شعار،ضمن نمایش استقلال محوری در مبارزات امام خمینی،پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز یکی از اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران گردیده که مبین نفی غیریت اثبات هویت مستقل برای خود و نوعی مهندسی فرهنگی متناسب با مفاهیم فرهنگ بومی است.

به عبارتی دیگر می توان بیانات و اندیشه های امام خمینی ره را در واقع تفسیری از قرآن به حساب آورد ؛تفسیری که از آن تحت عنوان «اسلام ناب محمدی»یاد می شود.

اما محوری ترین فلسفه نگارش این مطلب ، بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضاء ستاد هفدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی ره است، آنجا که در پاسداشت آفتاب انقلاب فرمودند: «کسانی که مدعی طرفداری و پیروی از امام هستند باید به اصول و خط امام پایبند باشند.در دورانی که دین حتی در عرصه های فردی کم رنگ بود،امام،نظام و دولتی را بر اساس دین پایه گزاری کرد ، تکرار حرف های غربی از جانب برخی افراد با ادعای پیروی از امام ره ناسازگار است.ما باید بدون تعارف و همانند امام در حفظ مرزهای اعتقادی و اصول خود صریح باشیم و نگذاریم مرزهای اعتقادی کمرنگ شود،نمی توان از یک طرف ادعای دنبال روی از امام را کرد ولی از طرف دیگر با سرمایه داری جهانی موافق بود و یا در پی کسب منافع شخصی بود و برای عدالت اجتماعی ارزش قائل نبود.نمی توان شعار طرفداری از امام داد اما به دنبال جداسازی ایدئولوژی از سیاست بود و در مسیر ایدئولوژی زدایی آمریکایی ها حرکت کرد.در حالی که غربی ها سر اصول خود متعصب هستند از ما می خواهند از اصول و ایدئولوژی خود دست برداریم»

انقلاب اسلامی ایران نشان داد که می تواند ژای ارزش های اسلامی و انقلابی ایستاد و در عین حال به سمت پیشرفت و عدالت حرکت کرد و در این راه سختی ها را به جان خریده و پشت سر گذاشت. امروز کشور های مستضعف و انقلابی چشم امید به انقلاب اسلامی دوخته و از آن الگو برداری می کنند.

عدالت نیوز...
ما را در سایت عدالت نیوز دنبال می کنید

برچسب : آجیلیان تهرانی,اندیشه,امام,رهبر معظم انقلاب, نویسنده : حمید رضا آجیلیان تهرانی hamid001 بازدید : 125 تاريخ : 28 / 1 / 1392 ساعت: 18:28

۱- «فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رسول اللَّهِ (صل الله عليه وسلم) فَهَجَرَتْ أبا بَكْرٍ فلم تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حتى تُوُفِّيَتْ»
(صحيح البخاري، ج ۳، ص ۱۱۲۶)
«فاطمه (س) دخت رسول خدا (صلّي الله عليه [وآله] وسلم) از ابوبكر غضبناک شد، از وی روي بگرداند و تا پايان عمر بر همین سیاق باقي ماند.»

۲- «فَوَجَدَتْ فَاطِمَةُ عَلَى أَبِى بَكْرٍ و عُمَر فِى ذَلِكَ فَهَجَرَتْهُ، فَلَمْ تُكَلِّمْهُ حَتَّى تُوُفِّيَتْ، وَعَاشَتْ بَعْدَ النَّبِىِّ (صلى الله عليه وسلم) سِتَّةَ أَشْهُرٍ، فَلَمَّا تُوُفِّيَتْ، دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِيٌ لَيْلاً، وَلَمْ يُؤْذِنْ بِهَا أبا بَكْرٍ وَصَلَّى عَلَيْهَا، وَكَانَ لِعَلِي مِنَ النَّاسِ وَجْهٌ حَيَاةَ فَاطِمَةَ، فَلَمَّا تُوُفِّيَتِ اسْتَنْكَرَ عَلِيٌ وُجُوهَ النَّاسِ، فَالْتَمَسَ مُصَالَحَةَ أَبِى بَكْرٍ وَمُبَايَعَتَهُ، وَلَمْ يَكُنْ يُبَايِعُ تِلْكَ الأَشْهُرَ»
(صحيح مسلم، ج ۵، ص ۱۵۴)
«فاطمه (س) بر ابوبكر و عمر غضب کرده، با وى قهر كرد و تا پايان عمر با او سخنى نگفت. وی بعد از پيامبر اكرم (ص)، بیش از شش ماه نزیست. وقتي فاطمه (س) از دنيا برفت، شوهرش شبانه او را کفن و دفن كرد و ابوبكر را خبر نساخت و خود بر او نماز خواند. تا فاطمه زنده بود، علي (ع) در ميان مردم احترام داشت اما وقتي فاطمه از دنيا برفت، علي در ميان مردم احساس تنهايي و بي‌جايگاهي مي‌كرد لذا با ابوبكر مصالحه و بيعت كرد. علي (ع) نیز در طول شش ماهی كه فاطمه (س) زنده بود، هرگز با ابوبكر بيعت نكرد.

عدالت نیوز...ادامه مطلب
ما را در سایت عدالت نیوز دنبال می کنید

برچسب : حضرت فاطمه (س) ‘منابع اهل سنت‘شهادت حضرت فاطمه , نویسنده : حمید رضا آجیلیان تهرانی hamid001 بازدید : 145 تاريخ : 22 / 1 / 1392 ساعت: 17:39

پیام دکتر احمدی نژاد به وبلاگ نویسان و حامیان دولت در سومین همایش وحدت و انسجام ملی جوانان ایران اسلامی:

سلام مرا به همه بچه ها برسانید و به آنها بگویید همگی تابع ولایت فقیه باشید. ولایت فقیه حلقه اتصال ما با انسان کامل، حضرت بقیه الله الاعظم است، همانطور که قبلا هم گفته ام زندگی در سایه ولایت فقیه تمرین زندگی در سایه امام عصر(ع) است.این فشارها کوتاه مدت خواهد بود بزودی وضعیت دگرگون خواهد شد، صبر صبر، بهار نزدیک است.

یدالله فوق ایدیهم


عدالت نیوز...
ما را در سایت عدالت نیوز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : حمید رضا آجیلیان تهرانی hamid001 بازدید : 126 تاريخ : 4 / 12 / 1391 ساعت: 17:46

نویسنده: حمید رضا آجیلیان تهرانی

پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57 ,یک شوک غافلگیر کننده ایی برای دنیای غرب بود. هیچ تحلیل گر تصور نمی کرد ژاندارم خلیج فارس که از حمایت های بی شائبه و همه جانبه ایالات متحده آمریکا برخوردار است , به یکباره این چنین اسیر تند باد ملتی شود که می خواسته استقلال , آزادی و حاکمیت اسلامی را بر پهنه جغرافیای سیاسی خود به منصه ظهور برساند

عدالت نیوز...ادامه مطلب
ما را در سایت عدالت نیوز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده, حمید رضا آجیلیان تهرانی , نویسنده : حمید رضا آجیلیان تهرانی hamid001 بازدید : 161 تاريخ : 22 / 1 / 1392 ساعت: 17:23